مقاله برگزیده سیدجمال‌الدین اسدآبادی

ساخت وبلاگ

مقاله برگزیده

 

سیدجمال‌الدین اسدآبادی

Seyyed Jamal2
سیدجمال‌الدّین اسدآبادی، مشهور به سیدجمال‌الدین افغانی، از نوادگان امام سجاد (علیه‌السّلام) و از عالمان روشنفکری است که برای تقریب مذاهب اسلامی و وحدت اسلامی کوشید و با همین هدف، سفرهایی به مناطق مختلف جهان اسلام داشت. سیدجمال‌الدین، اولین متفکر مدرن و فعال اجتماعی بود که نسبت به بیماری‌های اجتماعی جوامع مسلمان و ضعف‌های موجود در آن هشدار داد، و در مقابل قدرت‌های غربی اسلام‌گرائی را تبلیغ نمود. تأثیر او بر کشورهای اسلامی، مخصوصاً افغانستان، ایران و مصر شایان توجه است.
 

زندگی‌نامه


سیدجمال‌الدین اسدآبادی به سال ۱۲۵۴ ه.ق ( ۱۸۳۸م)، دراسدآباد همدان ایران، چشم به جهان گشود. ابتدا در محل تولد خود به یادگیری زبان عربی و مقدمات علوم دینی پرداخت و سپس راهی عراق شد تا در نجف نزد شیخ مرتضی انصاری تحصیلات خود را ادامه دهد. ایشان به مدت چهار سال در نزد شیخ انصاری (ره) به ادامه تحصیل پرداخت.
 

تولد و تبار


در شهر اسد آباد همدان در محله با سابقه «امامزاده احمد» مردمانی نجیب از سادات حسینی زندگی می‌گذرانند و پاکمردی از تبار پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) راهبری آنان را بر عهده دارد. سید صفدر، عالمی پرهیزگار و دانشمندی پارساست که ساکنان کوچه سیدان، سالاری آن بزرگوار را پذیرفته و دل به فرمانش سپرده‌اند.
وی از نوادگان امام سجاد (علیه‌السّلام) است و خاندانش از سال ۶۷۳ ق در محله «سیدان» اسدآباد همدان جای گرفته‌اند. اغلب آنان از اهل علم و مقتدای مردم و قاضی دیار خود بودند و از میانشان خوشنویسان معروفی چون «میرزکی» (برادر سید صفدر) برخاسته‌اند. این دودمان در میان مردم اسد آباد به طایفه شیخ الاسلامی معروف بوده و هستند. مردم اسدآباد برای سید صفدر و نیاکان وی احترام خاصی قائل بودند بخصوص اینکه سلسله کرامات و سجایای برجسته‌ای داشته‌اند.
سید صفدر و همسرش (سکینه بیگم) از یک ریشه و اصل بودند. نیای بزرگوار آن دو، «میر اصیل‌الدین» فرزند «میرزین‌الدین حسینی» دو پسر به نام‌های «میر رضی‌الدین» و «میر شرف‌الدین» داشت که سکینه بیگم دختر میر شرف‌الدین بود. او زنی باسواد و آشنا به قرآن بود که همچون شوی خویش از تربیت خانوادگی و نجابت ذاتی برخوردار گشته، پیوسته در رونق کانون گرم زندگی می‌کوشید.
آری، ‌سیدجمال‌الدین در ماه شعبان ۱۲۵۴ ق. (آبان ۱۲۱۷ ش) در چنین فضای پاک معنوی پا به عرصه وجود نهاد.
 

پرورش مروارید


نبوغ ذاتی، هوش سرشار و فراست قوی سیدجمال وی را از همان دوران کودکی در پی تجزیه و تحلیل محتوای داستان‌ها به آفاقی دیگر سوق می‌داد از همان ایام کودکی به فکر چاره و علاج دردها و رنج‌ها می‌پرداخت. سیدجمال‌الدین با اینکه کودک بود بازی‌هایش بزرگمنشانه می‌نمود و در رفتار، گفتار و کردارش آثار بزرگی و کمال هویدا بود. «حیرت افزاتر اینکه بازی‌های بچه گانه‌اش اکثر، تهیه سفر روم و مصر و هند و افغان و فرنگستان بوده، زاد راحله خود را بر اسب‌های چوبی می‌بسته، خود و یکی دو نفر از اطفال را منتخب می‌کرده... با پدر و مادر و همشیره‌های خود وداع می‌کرده است که باید به هند و مصر و روم و افغان و... بروم. ایشان به زبان کودکانه با او همساز می‌شدند و او هم نویدهایی چند از مسافرت خود به پدر و مادرش شرح می‌داد.»
 

تحصیلات


سید از پنج سالگی در نزد پدر و مادر آموزش قرآن را آغاز کرد و مقدمات عربی را طی سال‌های اول تحصیل به‌خوبی فرا گرفت.
در همین ایام به موجب اختلافات موجود میان قبایل آن دیار و همچنین تنگ‌نظری بعضی و نیز در پی وسعت بخشیدن به دانسته‌های خود، زادگاه خویش را ترک می‌گوید و در سال ۱۲۶۴ ق. به همراه پدرش «سید صفدر» وارد شهر قزوین می‌شود و چهار سال در آنجا ماندگار می‌گردد.وی با پشتکار و جدیت در حوزه علمیه این شهر به درس و بحث پرداخت و علوم و فنون مختلف را با اشتیاق یاد گرفت و در ادبیات عرب، منطق، فقه و اصول سرآمد همدرسان خود شد. با بهره‌جویی از سرعت انتقال و توان استنتاج خارق‌العاده با خواندن یک کتاب در رشته‌ای از علوم، سایر کتب همان رشته را خود می‌خواند یا به دیگران درس می‌داد. او احساس خستگی در تحصیل را با تفکر در آفاق و انفس می‌گذراند و بیهوده اوقاتش را از دست نمی‌داد. روزی پدر برای سرکشی به فرزند به قزوین می‌رود. در آن موقع شمال ایران در چنگال «وبا» گرفتار آمده سید صفدر می‌گوید: دیدم پسرم مشغول مشاهده قلب و اعضا و جوارح مردگانی است که به مرض وبا درگذشته‌اند. به او گفتم: مردم همه از وبا می‌گریزند، تو چگونه خود را به مردگان مشغول می‌داری؟ جواب داد: می‌خواهم بدانم که این مرض در اعضا و جوارح انسان چه تاثیر دارد.
 

ورود به عرصه سیاست


زندگی سیاسی و اجتماعی وی با فرا خواندن جهان اسلام به خیزش علمی و ادبی و همبستگی و پایداری در برابر استعمار غرب آغاز شد. در این راستا، سیدجمال با سفرهای پی در پی به کشورهای اسلامی و اروپایی، برقراری و پایدار کردن پیوند جهانی اسلام و طرح رویکردهای نو در زمینه‌های اجتماعی و دینی را پی گرفت. وی در این راه، فعالیت گسترده و گوناگونی را مانند انتشار روزنامه، برگزاری نشست‌های علمی، نوشتن مقالات و انجام سخنرانی‌های ادبی و سیاسی، از خود به جای نهاد.
 

بیدارگری در مقابل استعمار


روح و روان مردم و همچنین اوضاع سیاسی اجتماعی ایران دوقرن پیش یعنی زمان ظهور سیدجمال، آمیخته به واژه‌هایی نظیر سکوت و گوشه‌نشینی، ترس و خودباختگی، قشری‌نگری و رضایت به وضع موجود بود و کشور، شاهد گسترش هرچه بیشتر فقر و بی‌سوادی و مسائل ناشی از آن یعنی عقب‌افتادگی و فساد مالی و مهم‌تر از همه خودکامگی حکام و وابستگی سیاسی و اقتصادی به دول خارجی بود.
در اینجا بود که آزاداندیشی از میان همین مردم سربرآورد و با شناختی که از نقاط ضعف و قوت جامعه و فرهنگ ایرانی داشت با ایمان به قدرت اسلام و فرهنگ اسلامی حاکمان و نخبگان را بیدار باش داد و با تمام قوا به مبارزه با پایه‌های عقب ماندگی و فقر و ناتوانی پرداخت. اندیشه‌های وی آنقدر روشن، پرتوان و نو بود که توانست در جای جای سرزمین‌های اسلامی، چراغی را برافروزد و جمعیتی را به گرد خود جمع آورد.
از رهگذر پذیرش اندیشه‌های او بود که جنبش‌های اصلاحات درونی و عصیان‌ها در برابر استعمار نو پا سربرآورد و تاریخ اندیشه‌ورزی در ملل شرق را به عرصه‌های جدیدی وارد نمود. امروزه اگر ریشه‌های آزادی‌خواهی و توجه به اسلام در کشورهایی مانند ترکیه، پاکستان، هندوستان، مصر و ایران دیده می شود بی‌گمان رگه‌هایی از اندیشه‌های او ورهروان وی دارد.
ادامه

http://wikifeqh.ir/

مسجد علی بن ابیطالب...
ما را در سایت مسجد علی بن ابیطالب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : javananemasjedo بازدید : 155 تاريخ : چهارشنبه 21 اسفند 1398 ساعت: 3:02